پنجره

سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت، پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند...

پنجره

سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت، پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند...

گفتم...!

گفتم شبی به مهدی بردی دلم زدستم  

من منتظر به راهت شب تا سحر نشستم  

گفتا چکار بهتر از انتظار جانان  

من راه وصل خود را بر روی تو نبستم !

چتر ها را باید بست...!

چتر ها را باید بست
با یکی باید رفت
دل من میل به کنجی دارد
به فرا سوی زمان
به بلندای خیزش یک ابر بهار
قطرات باران باز هم بر سر من
همرهم تر شده باز از شبنم
دل من بی تاب است
همچو عشق دم صبح
آخر امروز خبر دار شدم
که جناب سرهنگ یک
گواهینامه سوی من داد به پستچی دم در
آه ای ماشینها
که یکایک مستید
و سراسر مختان سوت کشد از این جو
بنگارید و بسی شاد شوید که منم
دخترکی تازه به راننده شده
مست و معقول از این کار به انجام رسیده
داریم پول بس به کفایت معقول گوییا راه مرا میخواند
میخرم من به وفاداری این ساز کبود
دیر گاهیست که من در فکرم
چشم من تر شده است
باران انگار سبکتر شده است
همرم باز خیس تر شده است
چتر ها را باید بست از خوشی تا دم صبح زیز باران باید رفت

تجربه ای جالب...

در کشور ما با توجه به هوش سرشار بعضی ها (متاسفانه بیشتر در جهت منفی!) ایجاد سبک های متفاوتی از سرقت و سوء استفاده های متنوع از وسایل مسروقه توسط سارقین قابل پیش بینی هست. خواندن چند سطر زیر از خلاصه شرح ماوقع یک سرقت و نکات کوتاه تیترواری که حاصل تجربه قشر پلیس و یکی دو روز تردد در اداره آگاهی، دادسرا و کلانتری هست خدمت شما ارایه میشود.مسلما نکات جالبی دستگیرتون خواهد شد!

غروب روز جمعه حوالی دانشگاه تهران دو موتور سوار(راکب ترک موتورسیکلت) در کسری از ثانیه تلفن همراهم رو که کمتر از یکماه قبل به مبلغ 400.000 تومان در اوضاع دانشجویی خریده بودم از دستم قاپیدند (به عبارتی صحیح تر دزدیدند!) به سرعت دنبالشون دویدم و حتی از یک موتور سوار گذری کمک گرفتم ولی خب همانطور که قابل حدس بود دستم بهشون نرسید! با شماره خودم باهاشون تماس گرفتم جالب بود که با خیال راحت صحبت هم می کردند و برای پس دادن گوشی مبلغ بالایی پول طلب می کردند. بلافاصله به کلانتری محل اطلاع دادم و اونها واقعه رو صورتجلسه کردند. با توجه به اینکه روز جمعه سرقت انجام شده بود عملا امکان قطع سیم کارت بسیار مشکل بود. اولین مشتریِ صبح روز بعدِ اداره مخابرات من بودم که اقدام به ابطال سیم کارت قبلی و دریافت سیم کارت جدید با همان شماره کردم. بعد از اون بند کفشم رو محکم بستم و یک روز کامل از این دادسرا به اون دادسرا و از این کلانتری به اون کلانتری واسه پیگیری رد یابی تلفن همراهم اقدام کردم... اما بشنوید از اقدامات حضرات دزد که از لحظه سرقت(6 غروب) تا 8 صبح فردا که سیم کارت باطل شد به مدت 14 ساعت وقت برای سوء استفاده از سیم کارت داشتند:


از شماره ام به تمام افرادی که در تلفن همراهم اسمشون ثبت شده بود پیام کوتاهی با این عنوان ارسال کردند: در موقعیت خطرناکی قرار دارم و نمی تونم صحبت کنم لطفا هر چه سریعتر تا آنجا که امکان داره برای من شارژ ایرانسل بخرید و اس ام اس کنید!

به صورت راندوم با چند نفر تماس گرفته، قرار ملاقات گذاشته و درخواست وجه نقد با مبالغ بالا از طرف من کردند! اما این پایان ماجرا نبود!

با تلفن همراه سرقت شده و سیم کارتم، به نام من با پلیس 110 تماس گرفته و دردسر ساز شدند !!!

سرتون رو بدرد نیارم ولی با عنایت به خلاصه ای از شرح ماوقع توجه تان را به نکات مهم زیر و توصیه های مهم پلیس در اینمورد جلب می کنم:

1. سرقت کیف و موبایل شغلیست بسیار پر درآمد که روز به روز بر تعداد شاغلین به این شغل شریف افزوده می شه! کافیست سری به کلانتری محلتان بزنید و ببینید تعداد پرونده های شکایاتی که روزانه در این مقوله به کلانتری ارسال میشه چقدر هست.

2.
سرقت واقعاَ در کسری از ثانیه اتفاق می افته (هیچ کس هم مستثنی نیست) در خیابان همیشه حس کنید که ممکن است سارقی در صدد ربودن کیف یا موبایلتان باشه.
3.
روزهای تعطیل، روزهای اضافه کاری حضرات دزد می باشد(سارقین میدانند که ابطال سیم کارت در روزهای تعطیل به سختی امکانپذیر است لذا فرصت بیشتری برای تماس با لیست شماره های ذخیره شده ی شما دارند)
4.
اشتباهم را تکرار نکنید! به تنهایی سارقین را تعقیب نکنید. به گفته یکی از افسران پلیس شاید یک سارق با سلاح سرد از شما پذیرایی نکنه ولی مطمئن باشید هرگز با عذر خواهی وسیله مسروقه را به شما پس نخواهد داد! علاوه بر این معمولا موتور سوار دوم همدستی هم برای حمایت از سارقین با فاصله مراقب اوضاع هست تا در صورت لزوم به اونها کمک کنه.
5.
بدون اطلاع پلیس برای معامله با سارقین جهت پس گرفتن وسیله مسروقه در قبال پول به هیچ وجه اقدام نکنید.
6.
سریعاَ برای تشکیل پرونده و شکایت اقدام کنید به دو علت: شخصا در همان یک روزی که در اداره آگاهی تردد داشتم شاهد سه مورد دستگیری سارقین و پس گرفتن کیف و موبایل مال باخته ها بودم. دوم اینکه فراموش نکنید سارقین ممکنه به پلیس 110 از طرف شما تماس گرفته باشند و برای شما دردسر ایجاد کرده باشند.
7.
برای پیگیری ردیابی تلفن همراه از طریق اداره آگاهی کفش مناسبی بپوشید چرا که یکی دو روز پیگیری مستمر لازم است! البته این پروسه بیشتر از 10000 تومان برای شما هزینه در بر نخواهد داشت.
8.
حتماَ پرینت مکالمات را از مخابرات بگیرید. وقت زیادی از شما نمی گیره ولی تماسها و پیام کوتاه های سارقین را مشخص خواهد کرد.
9.
جعبه تلفن همراهتان را هرگز دور نیاندازید. شماره سریال گوشیتان بر روی جعبه حک شده است. ارایه این شماره به اداره آگاهی روند ردیابی موبایل را بسیار تسهیل خواهد کرد.
10.
همین الان شماره سریال تلفن همراهتان را در سایت همراه اول ثبت کنید اینکار روند ردیابی موبایلتان را برای مخابرات تسهیل خواهد کرد.
11.
همیشه یک کپی از فون بوک خود داشته باشید. اگر گوشی شما سرقت شد می توانید تا زمانی که سیم کارتتان را ابطال می کنید با دوستتانتان تماس گرفته و سرقت را اطلاع دهید تا سارقین نتوانند سوء استفاده های بیشتری از طریق سیم کارتتان انجام دهند. حداقل مزیت اینکار حفظ شماره های دوستانتان است که شاید دسترسی مجدد به شماره های آنها برای شما مشکل باشه.
12.
هرگز عکس یا فیلم خانوادگی در موبایلتان ذخیره نداشته باشید. از این طریق سارقین می توانند از شما اخاذی کنند. هر نوع عکس خانوادگی یا پیام های کوتاه مهم را در جایی دیگر ذخیره کرده و از حافظه تلفن همراهتان پاک کنید.
13.
نامهای دوستانتان را به طور کامل در تلفن همراهتان ذخیره نکنید. یعنی تا آنجا که امکان داره نام و نام خانوادگی به طور کامل نوشته نشه مثلا با نام مستعار ذخیره کنید. این کار سارقین را در جهت ایجاد ارتباط از طرف سیم کارت شما با دوستانتان و فریب آنها جهت دریافت وجه نقد یا کد شارژ ایرانسل دچار مشکل خواهد کرد.
14.
همین الان برای تلفن همراهتان پسورد ایجاد کنید. از آیکون سکوریتی اینکار به راحتی قابل انجام است.

نکته تلفنی

در صورتیکه با تلفن همراه شما تماسی برقرار شد و در آن شخص یا اشخاصی ادعا نمودند که از مهندسین شرکت مخابرات هستند و قصد چک کردن خط شما را دارند و از شما تقاضا نمودند که هر عددی را شماره گیری کنید بدون هیچگونه شماره گیری فورا تماس را قطع کنید چون با روشی خاص شرکتی جعلی از این طریق به سیم کارت شما دسترسی خواهد یافت و از طریق خط شما و با هزینه شما تماسهای تلفنی برقرار خواهد کرد.

تمامی کاربران تلفن همراه توجه داشته باشند که در صورتیکه با شما تماسی برقرار شد و در نمایشگر گوشی شما این پیغام ظاهر شد (XALAN) از پاسخ دادن به آن خودداری نمایید و تماس را به سرعت قطع کنید. در صورت جواب دادن به تماس گوشی شما ویروسی خواهد شد این ویروس اطلاعات IMEI و IMSI را از روی گوشی و سیم کارت شما پاک خواهد کرد که این امر باعث قطع ارتباط شما با شبکه تلفن خواهد شد و شما مجبور خواهید شد گوشی دیگری خریداری نمایید.

کلک بزنید...!

اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانک تان پول بگیرند شما می توانید پسوورد کارت تان را به صورت معکوس (یعنی از آخر به اول) وارد کنید. مثلا اگر کلمه عبور شما 1254 است شما عدد 4521 را وارد کنید. با این کار عابر بانک به شما پول می دهد ولی در عین حال دستگاه به صورت خودکار پلیس را در جریان سرقت قرار میدهد. این قابلیتی است که تمام دستگاههای خودپرداز دارند ولی اکثر مردم از آن بی خبرند.

نکته ای مهم در مورد استفاده از مایکروفر

یک فرد 26 ساله جهت درست کردن یک فنجان قهوه، یک لیوان آب را در مایکروفر قرار داد (کاری که قبلا بارها انجام داده بود). دقیقا نمیدانم چه زمانی را روی دستگاه تنظیم کرد اما او به من گفت که قصد داشته آب به جوش برسد. وقتی که دستگاه خاموش میشود، ایشان لیوان محتوی آب را از مایکروفر خارج میکند. او میگوید وقتی لیوان را برداشتم آب نمی جوشید، اما بلافاصله تمام آب داخل لیوان بصورت انفجاری به صورتش پاشیده شد و لیوان سالم و خالی در دستش باقی ماند تا زمانی که او لیوان را زمین انداخت.
تمام صورتش تاول زد و دچار سوختگی درجه یک و دو گردید، به گونه ای که ممکن است جای زخمها بر صورتش بماند. همچنین ممکن است بخشی از بینایی چشم چپ ایشان از دست برود. زمانی که ایشان در بیمارستان بود، پزشک معالج ایشان گفت که موارد دیگری مشابه اتفاقی که برای ایشان افتاده مشاهده کرده است و هیچگاه نباید آب خالص را به تنهایی در دستگاه مایکروفر قرار داد. اگر قصد گرم کردن به این روش را داریم باید حتما چیزی درون لیوان قرار داده شود تا انرژی کسب شده توسط آب پخش گردد. مثلا یک همزن چوبی یا چای کیسه ای یا چیز دیگر. اما به هر حال بهترین راه جوش آوردن آب استفاده از کتری است و نه مایکروویو.

توضیح اینکه یکی از افرادی که این مطلب را توسط ایمیل دریافت کرده گویا برای تایید صحت مطلب فوق به شرکت جنرال الکتریک طی ایمیلی آن را گزارش میدهد. پاسخ شرکت جنرال الکتریک: از تماس شما متشکریم. خیلی خوشحال میشوم که بتوانیم به شما کمکی کنیم. ایمیلی که شما دریافت کردید صحیح است. آب یا هر مایعی که اشعه ی مایکروویو کسب میکند و به دمای جوش میرسد الزاما همیشه به حالت جوشش حباب نمایان نمیشود (و قل قل نمیکند). بلکه ممکن است دمای بسیار زیادی کسب کند اما همچنان بیحرکت و بدون حباب بماند و قل قل نکند مایع یا آبی که دمای فوق العاده زیاد را توسط امواج مایکروویو کسب میکند ممکن است پس از حرکت دادن و یا هم زدن و یا مثلا قراردادن چای کیسه ای در آن به حالت ظاهری جوشیدن برسد و قبل از آن هیچ نشانه ای از جوشیدن و دمای بالا از خود نشان ندهد. برای جلوگیری از این اتفاق و جلوگیری از صدمه دیدن هرگز هیچ مایعی را به اندازه یک لیوان، بیشتر از دو دقیقه در مایکروویو قرار ندهید. همچنین بعد از خاموش شدن مایکروفر اجازه دهید سی ثانیه مایع همچنان در مایکروفر باقی بماند و آن را قبل از سی ثانیه بیرون نیاورید.

خطر مرگ در صورت مصرف همزمان ویتامین ث و میگو

یک زن تایوانی بصورت غیر مترقبه ای فوت کرد در حالیکه نشانه هایی از خونریزی از گوش بینی و دهانش مشاهده شده است. پس از کالبد شکافی علت مرگ مسومیت به دلیل وجود "آرسنیک" در شکم بیمار تشخیص داده شد. سوال این است که این آرسینیک از کجا آمده ؟!

یک متخصص پس از بررسی محتویات شکم آن زن نتیجه را چنین اعلام می کند :

ندانم کاری شخص فوت شده! و چنین توضیح می دهد که این فرد روزانه از قرص های "ویتامین ث" استفاده می کرده که بصورت عادی ضرری ندارد. همچنین شب قبل برای شام "میگو" میل نموده که اینهم هیچگونه مشکلی ندارد. ولی به طور خلاصه ترکیب داروی "ویتامین ث" و ماده غیر سمی "پتاسیم آرسینیک 5" باعث تولید "تری اکسید آرسینیک" در بدن می شود که همان آرسینیک سمی است.

پس چنانچه روزانه از قرص "ویتامین ث" استفاده می کنید به عنوان یک اقدام احتیاطی مراقب باشید بطور همزمان یا در فواصل زمانی مصرف این دارو، از خوردن "میگو" خودداری کنید.

راهروی بیمارستان


مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل".
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
!!!!!!دکتر: هه! شوخی کردم... زنت همون اولش مُرد

...!

مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من میچرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش
تا به آن حد گندم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو
بیرونم کرد
مگسی را کشتم!

ده دلیلی‌ که خدا زن را آفرید

۱۰

- خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.

۹

-خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی‌ کنترل تلویزیون رو بهش بده.

۸

-خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره!

۷

6-

5-

4-

3-

2-

-خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی‌ دیگه نمیخره. ...خدا میدونست که آدم یادش میره آشغالا رو بیرون ببره.خدا می خواست آدم بارور و تکثیر شود ، اما خدا میدونست که آدم تحمل درد زایمان رو نداره.خدا میدونست که مانند یک باغبون ، آدم برای پیدا کردن ابزارهاش نیاز به کمک داره.خدا میدونست که آدم به کسی برای مقصر دونستش برای موضوع سیب یا هر چیز دیگری نیاز داره.همونطور که در انجیل آمده است : برای یک مرد خوب نیست تنها بماند.

و سرانجام دلیل شماره یک

1-

خدا به آدم نگاه کرد و گفت : من بهتر از این هم می تونم خلق کنم....؟

بوسیدن آینه

در تورنتو کانادا یه دانشگاه بود . تازگی ها مد شده بود دخترها وقتی می رفتن تو دستشویی ، بعد از آرایش کردن آیینه رو می بوسیدن تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی بمونه . مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. موضوع رو با رییس دانشگاه در میون می ذاره . فرداش رییس دانشگاه تمام دخترها رو جمع می کنه جلوی در دستشویی و می گه :

کسانیکه که این کار رو می کنن خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت می کنن . حالا برای اینکه شما ببینین پاک کردن جای رژ لب چقدر سخته ، یه بار جلوتون پاک می کنه .

مستخدم با آرامش کامل رفت دستمال رو فرو کرد تو توالت ، بعد که دستمال خیس شد ، شروع کرد به پاک کردن آینه .

از اون به بعد دیگه هیچکس آیینه ها رو نبوسید!